ماه من، غم و اندوه اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه‌ای‌ات از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود که خدا هست، خدا هست هنوز
او همانی‌ست که در تارترین لحظه شب، راه نورانی امید نشانم می‌داد
او همانی‌ست که هر لحظه دلش می‌خواهد همه زندگی‌ام، غرق شادی باشد!
بازی به نقطه اوج خود رسیده بود؛ به ناگاه دنیا در مقابل چشمان معصوم فاطمه به سیاهی رفت! وقتی به خودش آمد درد و سوزش شدیدی کلّ دست راست او را فراگرفته بود …
خواهران و برادرانش با بهت، به جیغ و گریه او نگاه می‌کردند و مادرِ درمانده بر سر و صورت خود می‌زد؛ انگار فکر خرج و مخارج درمان دست دختر کوچکش بیش از درد شکستن، او را آزار می‌داد!
روز 5شنبه 10 دی، فاطمه دختر 11 ساله ای که به همراه مادر و 7 خواهر و برادرش در روستای پیشوای ورامین زندگی می‌کند بر اثر زمین خوردن دچار آسیب دیدگی شدید از ناحیه دست شد.
به محض وقوع این حادثه مادرِ پریشان که سال‌هاست سایه همسر را بر سر ندارد؛ با مطلع نمودن مسئولین بنیاد امور خیریه نیکوکاران شریف بعد از خدای مهربان از آنها خواست تا در اولین فرصت به یاری آنها بشتابند.
پس از پیگیری‌های شبانه روزی واحد حمایتی بنیاد، این کودک آسیب دیده با بستری در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفت. سرانجام پس از چند روز مراقبت، روز سه شنبه 15 دی مرخص شده و روانه منزل شد.
بنیاد امور خیریه ضمن دلجویی با پرداخت کلیه هزینه‌های جراحی و درمان برای این دختر نازنین آرزوی شفای کامل نمود.
خوشبختانه حال فاطمه خوب است و خانواده وی تا بهبودی کامل از نظر پرداخت هزینه‌های درمانی نگرانی نخواهند داشت.
از زحمات خانم طباطبائی نیز صمیمانه قدردانی می‌شود.
نظر خودتان را ارسال کنید