از شش خواهر و برادری که در یک خانۀ استیجاری زندگی میکنند، یکی از خواهران به زودی عروس میشود و آن دیگری مادر! اما چه حیف که دستِ خالی مادر جای خالی پدر را که سالهاست به رحمت خدا رفته، چه غمگینانه نشان میدهد …
مادر خدا را شکر میکند که مهربانی آدمها مثل قطرههای به هم چسبیدۀ آب، حالا رود خروشانی شده که میتواند کویر زندگی غمزدهشان را به گلستانی زیبا مبدل کند؛ به گلستانی که هنوز از بارش باران رحمت خدا بوی خوش شمعدانی میآید! و این بوی دلانگیز بوی شادی خواهر میدهد برای پسران کوچک این خانواده!
مریم، دختر بزرگ خانواده، که ۲۱ تیرماه سال جاری با گرفتن جهیزیۀ اهدایی بنیاد آمادۀ رفتن به خانۀ بخت شده، برای مادر شدن خواهر کوچکش، حدیثه، لحظهشماری میکند. مددکاران و پرسنل واحد حمایتی با تدارک سیسمونی برای نوزاد این مادر جوان همچنان در شادی این خانواده سهم بزرگی دارند!
در همین راستا روز چهارشنبه، ۲۳ تیرماه ۱۳۹۵، سیسمونی کاملی شامل: تخت خواب، کمد، بوفه، تشک، عروسک (در اندازهها و مدلهای مختلف)، تعداد قابل توجهی لباس نوزادی تا یک سالگی، اسباببازیهای متنوع و زیبا، ظروف غذا، قمقمۀ آب، کفش، حوله و … را با دنیایی از آرزوهای قشنگ روانۀ منزل این مددجوی عزیز نمودند؛ در حالی که همۀ بچههای بنیاد باور داشتند که حتی نوزادی که قرار است به زودی متولد شود به زندگی لبخند میزند؛ حتی به دیروزهای تلخ مادرش!