طی چند سال اخیر بر سر عنوان زنان بی سرپرست، بد سرپرست، سرپرست خانوار و حتی مصداقهای آن مجادلاتی وجود داشته است. برخی بر این باور هستند که نباید در مورد زنان بالغ، از واژه و عبارت تحت سرپرست استفاده کرد و تنها از این واژه میتوان برای کودکان که طبیعتا توانایی کار کردن ندارند، استفاده کرد. منظور از سرپرست در این مطلب فردی است که مسئولیت تأمین هزینههای زندگی و سرپرستی امور معنوی اعضاء خانواده را به عهده دارد و به نحوی خانواده را اداره و سرپرستی میکند. بر اساس تعریف سازمان بهزیستی کشور، زنان بیسرپرست، به طور معمول زنانی تحت عنوان سرپرست خانوار یا خود سرپرست هستند، که بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانواده را به عهده دارند. به عبارتی دیگر زنان بد سرپرست، زنانی هستند که از سوی همسرانشان ترک شدهاند یا همسران و پدرانی دارند که هزینه زندگی خانواده را تأمین نمیکنند و اعضای خانواده را مورد حمایت خود قرار نمیدهند. در واقع زنان سرپرست خانوار، زنانی هستند که علاوه بر نقش مادری، وظیفه سنگین پدری را نیز عهده دار شدند. این دسته از زنان جزو گروههای آسیبپذیر جامعه هستند که عواملی چون طلاق، فوت، اعتیاد همسر، از کار افتادگی، رها شدن توسط همسر یا پدر، موجب آسیبپذیر شدن آنها میشود. زنان بدسرپرست گاها نیز تحت خشونتهای خانگی و اجبار به فعالیتهای نامشروع یا خطرناک توسط همسر یا پدر خود قرار میگیرند و در نتیجه به علت رفتارهای ناشایست همانند کتک زدن، تحقیر، توهین و آزارهای جسمی، بالاجبار درصدد زندگی مجردی و امرار معاش و تامین نیازهای اجتماعی و اقتصادی خود بر میآیند. با این حال هنوز تعریف دقیق و کاملی از این دسته از زنان ارائه نشده است و همچنین از حمایت کافی در قانون برای رفع مشکلات و نیازهایشان برخوردار نیستند و به طور واضح اسمی از آنان در قوانین موجود برده نشده است. بدیهی است که بسته به فرهنگ هر منطقه و کشور، بحث سرپرستی زنان در خانواده با چالشهای مخصوص به خود مواجه است. سوال اینجاست که در فرهنگ و کشور خودمان زنان تا چه حد در یک خانواده که هم زن و هم مرد در آن وجود دارد، به عنوان سرپرست خانوار مورد قبول واقع میشوند؟
با مشاهدهای دم دستی میتوان به پاسخهای مشابهی برای این سوال دست یافت مبنی بر این که زنان جز در موارد ضروری که پیامد فقدان مرد در خانواده است، نمیتوانند مورد قبول جامعه به عنوان سرپرست خانوار قرار گیرند. در نتیجه وجود چنین نگاهی، وضعیت شغلی زنان خواه ناخواه در جایگاه پایینتری نسبت به جایگاه شغلی مردان قرار میگیرد. مسلما از چنین وضعیتی میتوان نتیجه گرفت که زنان از جمله اقشار آسیب پذیر در جامعه هستند که در این میان زنان سرپرست خانوار بیش از سایر زنان در معرض آسیبهای اجتماعی قرار می گیرند. نتایج تحقیقات مختلف در این زمینه در ایران هم شاهد این امر است که زنان سرپرست خانواده احساس میکنند با نگرش منفی مردان و زنان جامعه روبرو هستند، که این مسئله به اثرات مخرب نگرشهای منفی اجتماعی نسبت به زنان سرپرست خانواده اشاره دارد. همچنین آنان در تمامی زمینهها، حمایتهای اجتماعی کمتری دریافت میکنند. در هر صورت پدیدهای به نام زن سرپرست خانوار، یک واقعیت اجتماعی است که امروزه در سراسر جهان وجود داشته و به دلایل گوناگون پدید میآید. این گروه اجتماعی برای امرار معاش و فعالیت اجتماعی و اقتصادی خود به امنیت اجتماعی نیاز جدی دارد.
طبق وضعیت آماری زنان بیسرپرست در ایران، هر سال ۶۰ هزار زن بیسرپرست می شوند. بر اساس تحقیقات به عمل آمده به طور کلی از مجموع ۱۷ میلیون و ۳۵۳ هزار خانوار کشور، ۱۵ میلیون و ۷۱۲ هزار خانواده سرپرست مرد دارند و یک میلیون و ۶۴۰ هزار نفر زن سرپرست هستند. طی ۱۰ سال گذشته تعداد خانوادههای زن سرپرست با رشد ۵۸ درصدی نسبت به رشد ۳۸ درصدی خانوادههای مردسرپرست افزایش بیشتری داشته است(دفتر كاهشهـاي آسـيبهاي اجتماعـي، 4:1)
در برابر این وضعیت بهترین و کاراترین راهکاری که کارشناسان ارائه میدهند، توانمندسازی است. گرچه اجماع کاملی درباره تعریف توانمندسازی وجود ندارد، امّا بهطورکلی مفاهیمی همچون حق انتخاب، امکان انتخاب، کنترل و قدرت و دیگر مفاهیم نزدیک به این موارد بهتناوب در تعاریف موجود از توانمندسازی مورداشاره قرار گرفتهاند. این مفاهیم عمدتاً ناظر بر بهرهمندی زنان از توانایی لازم برای اخذ تصمیمهای مؤثر و مهم برای خود و خانوادههایشان هستند (کبیر و دیگران، 2010). توانمندی و توانمندسازی زنان را میتوان با مؤلفههایی همچون تقویت جرئت دستیابی به هدف، توانایی لازم برای عملی ساختن خواستههای خود، آگاهی از نیازهای درونی خود، افزایش خوداتکایی، گسترش حق انتخاب در زندگی، فائق آمدن بر شرم بیمورد، داشتن اعتمادبهنفس و اطمینان خاطر، توانایی ارزیابی صحیح و شناخت واقعی خویشتن، آگاهی به استعدادها و محدودیتهای خویش و قدرت رویارویی با دشواریها نشان داد (کتابی و همکاران، 2003؛ فرخی، 1997). علاوهبر این، توانمندسازی اجازه میدهد که زنان مرزهای زندگی خویش را تعریف کنند، بر روابطشان نظارت داشته باشند و همچنین جنس دوم و وابسته نباشند (فریدونی و همکاران، 2015). بههرحال، توانمندسازی، مقولهای چندبُعدی است و باید بهطور همهجانبه موردتوجه قرار بگیرد.
سارا لانگه ضمن تأکید بر ایده محوریت برابری جنسیتی در هرگونه برنامه توسعهای، این نقد را بر اکثر نظریههای توسعه وارد میسازد که آنها برابری را با توجه به تقسیمبندیهای رایج از بخشهای مختلف اقتصاد و جامعه همچون تحصیلات، استخدام، موازین قانونی و امثال اینها تعریف میکنند. از نظر لانگه، این شیوه تحلیلی با تمرکز بیشازحد بر شاخصهای مختلفی که بعضاً معرف جنبههای محدودی از کل حیات اجتماعی هستند، نگاهها را از نقش مهم برابری بیشتر زنان و مردان در پیشبرد فرآیند توسعه باز میدارد (کرمانی و همکاران، 2013؛ لانگه، 1991). بر همین اساس، او یک مدل مفهومی پنج مرحلهای مطرح میکند که میتواند مبنایی برای سنجش توانمندی زنان باشد. پنج مرحله این مدل عبارتاند از: الف) رفاه: در این مرحله به رفاه مادی و اولیه و کمبودهایی که در این زمینه وجود دارد توجه میشود؛ ب) دسترسی: در این مرحله، مسئله نابرابری در دسترسی به منابع مطرح میشود؛ ج) آگاهی: مرحلهای است که زنان به مسائل و به دلایل بروز آنها حساس و آگاه میشوند؛ د) مشارکت: مرحلهای است که زمینه حضور فعال برای زنان فراهم شده و آمادگی برای مشارکت داوطلبانه و مشارکت در تصمیمگیری وجود دارد؛ ه) کنترل: در این مرحله، زنان قدرت تصمیمگیری مییابند و بهترین راهحل را پیشنهاد میکنند و بر اجرای آن تسلط پیدا میکنند (کشاورز شکری و آذرکشب، 2016؛ تاجالدین و رحمتی والا، 2014).
لین بنت نظریهای درباره تغییر اجتماعی با هدف فقرزدایی پایدار ارائه کرد. بنت تلاش میکند فرآیندهای اصطلاحاً از پائین به بالا (توانمندسازی) و از بالا به پایین (ادغام اجتماعی) را در پیرامون توسعه پایدار اجتماعی تلفیق کند. توانمندسازی و ادغام اجتماعی بهعنوان ابزارهایی جهت تغییر روابط قدرت موجود در جامعه عمل میکنند، به نحوی که نتیجه آن دستیابی به برابری بیشتر در جامعه است. ازنظر بنت، یکی از عناصر اصلی در بیشتر رویکردهای توانمندسازی کمک به فقرا و افراد طرد شده برای به فعلیت رساندن قدرت حاصل از عمل جمعی آنها است. در اغلب موارد رویکردهای مذکور از پایین به بالا و با هدف رساندن صدا و تقاضای گروههای متنوعی از فقرا و شهروندان مطرود (به لحاظ اجتماعی)عمل میکنند (کرمانی و همکاران، 2013).
از نظر آمارتیا سن، از سویی درآمد، ابزاری مهم در دستیابی به توانمندی است و از سوی دیگر، افزایش توانمندی در زمینههای غیردرآمدی، افزایش در بهرهوری درآمدی را به همراه دارد و بهطور مستقیم به افزایش میزان مطلق درآمد منجر میشود. با این تفاوت که در حالت دوم رونق در وضعیت درآمدی با ارتقای دیگر شاخصهای کمی و کیفی در زمینه توانمندی همراه و همزاد است. درحالیکه در حالت نخست نقش ابزاریِ توصیف شده برای درآمد کاملاً مشروط است. به عبارتیدیگر، الزاماً نمیتوان افزایش در درآمد را به منزله ارتقای سطح توانمندی افراد تلقی کرد (سن، 2010). از نظر سن، توانمندی هر فرد عبارت است از: «امکان انتخاب بین ترکیبهای مختلفی از عملکردها»(سن، 2010). در این تعریف، توانمندی نه صرفاً در داشتن و دسترسی به سطوح بالایی از برخورداریهای مختلف بلکه در بهرهمندی از آزادی انتخاب بین عملکردهای مختلف در حوزههای گوناگون زندگی است که در کنار هم شیوه مطلوب زندگی از دیدگاه فرد را به تصویر میکشند (کرمانی و همکاران، 2013).
دیوید فیترمن توانمندسازی را فرآیندی پنج سطحی میداند که عبارت است از:
الف) آموزش: توانمندیهای افراد از طریق آموزش شکوفا میشوند و توانایی و خوداتکایی افراد ارتقا مییابد.
ب) تسهیلگری: فرایندی است که در آن سعی میشود ابزار ابتکار عمل، تصمیمگیری و خلاقیت به افراد و گروههای در حاشیه منتقل شود و نقش و فعالیت اعضای گروه به شکلی قابلتوجه تداوم یابد.
ج) حمایت: شامل ایجاد تعلق، صمیمیت، یکپارچگی اجتماعی افراد، ایجاد فرصت و امکانات و امکان کمک اطلاعاتی، عاطفی و مادی به آنها میشود. حمایت، افراد را قادر به مواجهه با مسائل و بحرانهای زندگی میکند.
د) آشکارسازی: شامل اقدامات و برنامههایی میشود که منجر به آگاهسازی، روشنگری و ایجاد انگیزه در میان افراد برای همراهی با دیگر عوامل برنامه میشود.
ه) آزادسازی: به معنی آزاد شدن از انتظارات و نقشهای جا افتاده موجود است که منجر به یافتن فرصتهای نو، مشاهده منابع موجود در چشماندازی روشن و تازه و باز تعریف نقشها و هویتهای جدید برای افراد توسط خودشان میگردد.
نایلا کبیر در تعریف مفهوم توانمندی از سهگانه «عاملیت»، «منابع» و «دستاوردها» استفاده میکند. «منابع» بهوجودآورنده شرایطیاند که انتخاب تحت تأثیر آنها اتفاق میافتد. «عاملیت» نمایانگر اصلی و کانون فرآیند گزینش است و بالاخره «دستاوردها» معرف نتایج برآمده از انتخابهای مختلف هستند. ابعاد سهگانه توانمندی در نظریه کبیر با یکدیگر روابطی متقابل دارند. بهطوریکه تغییر در هر یک از آنها میتواند هدایتگر تغییرات در ابعاد دیگر باشد (کرمانی و همکاران، 2013). از نظر کبیر «بسیاری از منابع، مصادیق عاملیت و دستاوردهایی که مشخصه ادبیات توانمندسازی است، همپوشانی قابلتوجهی با تعدادی از شاخصهای شناختهشده برنامههای توسعهای دارد اما تنها در صورتی میتوان نقشآفرینی و ارتباط آنها با توانمندی را مورد تأیید قرار داد که به نحوی از انحاء مشخص شود هر یک از آنها در یک زمینه اجتماعی و فرهنگی معین چگونه و تا چه حد به زنان یا هرگروه هدف دیگری این امکان را میبخشند که دست به انتخابهای خاص خودشان بزنند» (کبیر و دیگران، 2010).
در هر حال خود اشتغالي زنان به توانمندسازي اقتصادي آنان میانجامد و از وابستگي آنان به مردان و سازمانهاي حمايتي و همچنین از آسيبپذيري آنان ميكاهد. توانمندسازي روانشناختي زنـان به ارتقـاء كيفيـت نقـش مادرانه آنان انجاميده و از پريشانيهاي روانشناختي خانواده ميكاهد و سرانجام مشاركت فعال زنان در محيط شغلي به افزايش اقتدار شخصي، بين فردي و سياسي آنان ميشود. اما در اینجا لازم است به صورت اجمالی عوامل موثر بر توانمند سازی را که حاصل تحقیقات مختلف است، برشماریم.
عوامل مؤثر بر توانمندسازی
عوامل اجتماعی
روابط و شبکه اجتماعی :
روابط خانوادگی و خویشاوندی، روابط همسایگی، روابط دوستی، عضویت گروهی، سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق اجتماعی، دسترسی به سازمانها و مؤسسات محلی
مشارکت اجتماعی :
مشارکت در گروههای غیرفامیلی، تمایل به شرکت در فعالیتهای اجتماعی، گرایش به کار گروهی، حضور در فضای عمومی، پذیرش اجتماعی، انزوای اجتماعی
کیفیت زندگی:
سلامت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، دسترسی به منابع رفاهی از جمله امکانات ارتباطی، آموزشی، تفریحی، معیشتی، بهداشتی و درمانی
اقتصادی
اشتغال و درآمد:
دسترسی به منابع مالی و فرصتهای شغلی، تنوع شغلی، مدتزمان فعالیت کاری و اقتصادی، دسترسی به نهادها و خدمات تولیدی، و دسترسی به بازار فروش، ناامنی محیط کار، محدودیتهای فعالیت اقتصادی زنان
مسکن:
کیفیت و وضعیت مسکن
هزینههای مصرفی خانوار:
تغذیه، پوشاک، درمان، تحصیل، تفریح، حملونقل
خدمات مالی دولتی:
سهام عدالت، وام و کمکهای غیرنقدی، تسهیلات، مالی
فردی-روانشناختی
ویژگیهای مثبت فردی:
عزتنفس، خوداثربخشی، اثربخشی، استقلال فکری، احساس قدرت، توانایی تصمیمگیری، مسئولیتپذیری، اعتمادبهنفس، انگیزه پیشرفت، خودمختاری، گرایش به نوپذیری، قدرت کنترل، شایستگی، خوداتکایی، صداقت، رضایت از زندگی، سلامت روان، هوش معنوی، هوش فرهنگی، گرایش کارآفرینی، جمعگرایی
آگاهیها و مهارتها:
آگاهی عمومی، آگاهی نسبت به حقوق شهروندی، مهارت ارتباطی، مهارتهای فنی و حرفهای، آگاهی جنسیتی
توانایی اداره و مدیریت خانوار:
برخورداری از منزلت و اقتدار سرپرستی، تنظیم روابط و حل اختلاف، مشارکت در تصمیمگیریها، کنترل بر داراییها، مرجعیت عاطفی-احساسی، کنترل دخل وخرج.
با اشراف بر این عوامل تاثیرگذار، راهکارهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به سه دسته راهکارهای اقتصادی، اجتماعی و آموزشی و مشاورهای تقسیم میشوند.
راهکارهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار
راهکارهای اقتصادی
- اختصاص و افزایش وامهای بلندمدت با اقساط کمبازده و یا بدون سود برای ایجاد خوداشتغالی، اشتغال خانگی، راهاندازی کسبوکار و فعالیت تولیدی، پشتیبانی از داراییهای مولد، تهیه مسکن
- تضمین تسهیلات و اعتبارات و خدمات در چارچوب ساختارهای تعاونی و اتحادیه بهمنظور کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری سرمایه و فراهمسازی امکان اشتغال
- توجه به نرخ تورم در مستمری و کمکهای اقتصادی به آنها
- تخفیفهای مالیاتی و بخشودگیهای بیمهای
- ارائه طرحهای درآمدزایی مانند بازارچههای خوداشتغالی و گروههای همیار و حمایت از محصولات تولیدی آنها
- گسترش فضاهای کارآموزی و کارآفرینی مانند مراکز فنیوحرفهای
راهکارهای اجتماعی
- حمایت از تشکیل سازمانهای مردمنهاد و شبکههای اجتماعی
- برنامهریزی و اقدام در جهت زمینهسازی برای حضور اجتماعی مؤثر و مشارکت فعالانه این زنان در اجتماع در قالبهایی همچون تعاونیها، گروههای همیار، کارگاهها و مراکز اشتغال و مهارتآموزی با برنامههای جمعی جانبی و جلسات بحث مشترک
- سازماندهی بیمههای گوناگون همچون بیمه عمر و بیمه درمانی برای آنها و اعضای خانوادهشان
- ایجاد و گسترش سازمانهای غیردولتی، نهادهای مدنی و کانونهای زنان با رویکرد محلهمحور
- طراحی و تسهیلگری پروژههای کوچک محلی در زمینه ارتقا ظرفیتهای آنها
- ایجاد روحیه همدلی به جای نگاه ترحمآمیز یا بدبینانه نسبت به آنان و ایجاد مسئولیت همگانی در رفع معضلات آنها
- عضویت آنها در تعاونیهای غیرهمگن و متشکل از سایر گروههای اجتماعی
- فراهم کردن شرایطی جهت ادامه تحصیل و یا سوادآموزی آنها
- مشارکت دادن همه اعضای خانواده مددجو در فرآیند توانمندسازی
- ایجاد و توسعه مراکز فرهنگی، اجتماعی و ورزشی ویژه زنان سرپرست خانوار
راهکارهای آموزشی و مشاورهای
- استعدادیابی زنان بیکار یا جویای کار
- تهیه و توزیع بستههای آموزشی درباره مسائل این زنان
- برگزاری دورههای آموزشی، جلسات گروهی، سمینارها، کارگاهها و همایشها با حضور زنان سرپرست خانوار و مددکاران اجتماعی
- حضور مددکاران اجتماعی در مراکزی مانند کلینیکهای مددکاری اجتماعی و مشاوره، سازمانها و نهادهای مربوطه، سمنها، خیریهها
- برگزاری نشستهای تخصصی به منظور ارائه راهکارهایی در جهت افزایش خودکارآمدی حرفهای و جهتگیری آینده
- ارائه تسهیلات آموزشی و مشاورهای در سطح نواحی و محلات در جهت کاهش آسیبهای مرتبط با این زنان
- ارائه و اجرای آموزشهای آگاهسازی، آموزش مهارتهای زندگی، مهارتهای حرفهای و شغلی، کارآفرینی و اشتغال خانگی
- ارائه خدمات آموزشی، تربیتی و مشاوره ویژه فرزندان زنان سرپرست خانوار
- برپایی جشنوارههای ویژه جهت تمجید از زحمات زنان سرپرست خانوار فعال و کارآفرین
منابع:
– Ketabi, M., Yazd khasti, B., and Farajirastabi, Z (2003). Empowering Women in order to participate in development. Women’s Research. 1(7): 5-30. (in Persian
– Kabir, N., et al. (2010). Women’s Empowerment: A Critique of Current Development Approaches. Translated by Fatemeh Sadeghi et al. Tehran: Agah publication. (in Persian).
– Fereidouni, S., Mehran, G., & Mansourian, Y. (2015). Female Empowerment in Iran: The Voice of Iranian University Students. Higher Education Qua
– Kermani, M., Mazlum Khorasani, M., Behravan, H., & Noghani, M. (2013). Factors Affecting the Empowerment of Female-Headed Households (Case Study: Women Working in Kosar Municipalities of Tehran Municipality in 2012). Iranian Journal of Sociology, 14(3), 11
– Keshavarz Shokri, A., & Azarkashb, A. (2016). Criticism and Reconstruction of Sarah Lange’s Theory on Women’s Empowerment Indicators for Households. Islam and Social Sciences, 8(16), 5-35. (in Persian).
Sen, Amartya (2010). Development as freedom. Translated by Vahid Mahmoudi. Tehran: Dastan Publications. (in Persian).
نظر خودتان را ارسال کنید