پدر و مادر که سالهاست در خانۀ خدا ساکناند، در دامان پر از مهر خود دختری را پرورش دادند که امروز در دل نیکوکاران روزها را به شب و شبها را به روز میسپارد!
همین دختر در دل خود کودک متولد نشدهای دارد که رفتهرفته با نجوای دعا و نیایش مادرش شکل میگیرد و برای ورود به دنیای خاکی آماده میشود.
پدر و مادر یکعمر خادم مسجدند؛ دستان پینهبستهشان، خانۀ خدا را برای عبادت و نیایش بندگانش آبوجارو میکنند و بهاینترتیب زندگی این خانوادۀ کودک در فضایی معنوی و معطر همچنان ادامه مییابد …
تا چند وقت دیگر تولد دختر کوچکی شادی عارفانهای را به خادمان مسجد خواهد بخشید اما حیف که در این میان دستان مهربان پدر برای تهیۀ سیسمونی برای اولین نوۀ دلبندش کمی تنگ است!
اما مگر میشود باور کرد همان خدایی که غبار از در و دیوار خانهاش پاک مینمودند، بگذارد بر دل شیشهای این پدر و مادر ذرهای غبار شرمندگی و نداری بنشیند؟!
با تلاش و همت نیکوکاران روز شنبه، 30 مرداد 1395، اهدای سیسمونی به یک مادر جوان شور و نشاط خاصی را برای شروع یک هفتۀ جدید در بین بچههای بنیاد به وجود آورد. سیسمونی که شامل چندین دست لباس نوزادی و بچهگانه، اسباببازیهای ریز و درشت، تخت، کمد و … بود، برای استقبالی باشکوه از تولد این دختر کوچک، روانۀ خانۀ این مادر جوان شدند و بهاینترتیب یک خبر خوب، آغازگر یک روز کاری شاد و دلچسب برای بچههای بنیاد خیریه نیکوکاران شریف شد.
“پیشاپیش قدمش مبارک”