خیریه نیکوکاران شریف
english

آیا در ایران به آرمانشهر دوستدار معلولان نزدیک شده‌ایم؟

آیا در ایران به آرمانشهر دوستدار معلولان نزدیک شده‌ایم؟

سوم دسامبر مصادف با 12 آذر از سال 1992 از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز جهانی معلولین نام گرفته است. هدف از نام‌گذاری این روز، با عنوان روز جهانی معلولین افزایش آگاهی عمومی، درک و پذیرش افراد دارای معلولیت و تجلیل از دستاوردها و مشارکت‌های آن‌ها اعلام شده است. مطابق با گزارش سازمان بهداشت جهانی حدود 15 درصد از جمعیت جهان معلول هستند این در حالی است که طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن ایران که در سال95 ارائه شد، نسبت تعداد معلولان کشور، 13 نفر در هر 10 هزار است

هر سال نیز در سطح شهر تهران شاهد بنرهای تبلیغاتی که به مناسبت این روز در حمایت از معلولین در جای جای شهر نصب شده‌اند.

یکی از عباراتی که در این بنرها بسیار استفاده شده است و احتمالا شما هم این عبارت را  بارها شنیده‌اید، این جمله است  که «معلولیت، محدودیت نیست»! اما آیا واقعا این جمله در بافت فرهنگی اجتماعی جامعه خودمان صدق می‌کند؟ پاسخ به این سوال را می‌توان از مسیرها و شاخص‌های مختلف به دست آورد. یکی از از این مسیرها دقت و تحقیق در این مسئله است که فضاهای شهری چقدر و تا چه حد با شرایط معلولان سازگاری دارند و برای آنها راحت هستند.

قبل از طرح این بحث، شاید بد نباشد ابتدا تعریفی از معلولیت داشته باشیم. هرچند که تعریف مشخصی از معلولیت وجود ندارد اما می‌توان گفت لغت معلولیت به معنای از دست دادن و محدود شدن فرصت‌های شرکت در زندگی اجتماعی در سطحی برابر با افراد غیر معلول است و لغت کم توانی به معنای مجموعه‌ای از محدودیت‌های عملکردی مختلف است که در هر جمعیت و کشوری در جهان روی می‌دهد. ناتوانی و معلولیت غالبا مترادف با هم به کار می‌روند؛ با این تفاوت که ناتوانی همیشه ایجاد معلولیت نمی‌کند، ولی در مجاورت هر نوع معلولیت، نشانه‌هایی از ناتوانی و ضعف به چشم می‌خورد. سازمان بهداشت جهانی، توان بخشی را اولین پاسخ به ناتوانی و معلولیت تعریف کرده است که به سه مرحله توانبخشی پزشکی، توانبخشی حرفه‌ای و توانبخشی اجتماعی، قابل تقسیم است. یکی از مواردی که در توان بخشی اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد، مناسب سازی اماکن شخصی و اجتماعی و ابزار فرد معلول برای کم کردن مشکلات روزمره اوست. مناسب سازی محیط برای معلولان، اصلاح محیط و تدارک تجهیزات مورد نیاز به گونه‌ای است که افراد معلول قادر باشند آزادانه و بدون احساس خطر در محیط پیرامون خود فعالیت نموده و از تسهیلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و خدماتی با حفظ استقلال فردی لازم، بهره‌مند شوند (بابایی اهری، 1373، 19).

با این اوصاف شاید بد نباشد روند تاریخی رابطه و  نسبت معلولیت و فضای شهری را مرور کنیم. هرچند که معلولیت و فضای شهری هر کدام سبقه‌ی تاربخی خاص خود را دارند اما نسبت این دو، به شکل رابطه‌ای که امروز دارند، محصول روند خاصی است که در گذر تاریخ طی شده است. این روند را می‌توانیم در پنج دوره خلاصه کنیم.

  • دوره اول: دوره حذف یا نابود سازی که عمده کارها بر کشتن، محو و از بین بردن معلولان متمرکز بود.
  • دوره دوم: دوره نگه داری در نوانخانه ها و آسایشگاه ها،  برای این که این افراد را از جلوی چشم سایرین دور کنند و به تعبیری منظره ناراحت کننده‌ای برای افراد به ظاهر عادی وجود نداشته باشند.
  • دوره سوم: دوره بهبود عملکرد که به عبارتی دیگر می‌توان آن را دوران مراقبت و توانبخشی مبتنی بر موسسات دانست. در این دوره نیز به گونه‌ای مراقبت‌ها بر اساس جداسازی افراد دارای معلولیت اعمال
    می‌شده است.
  • دوره چهارم: دوره تداخل اجتماعی است که همراه با تشویق افراد دارای ناتوانی به حضور در بین خانواده، جامعه و نظام های اجتماعی بوده است.
  • دوره پنجم: دوره خودشکوفایی یا خودگردانی و توانمندسازی که با خلق موقعیت‌هایی که فرد ناتوان قادر به توسعه کامل ظرفیت‌های خود باشد، به ظهور رسیده است.

با نگاه به این پنج دوره نمی‌توان پیش بینی کرد که کشور خودمان در چه دوره‌ای قرار دارد. چرا که ممکن است در ذهن هرکدام‌مان نمونه‌ها یا مثال‌هایی وجود داشته باشد، که متعلق به هر کدام از این دوره‌ها باشد اما در زمان حال اتفاق می‌افتد. آنچه که اهمیت دارد این است که جامعه مدنی خودمان هم وارد دوره تشویق و توانمندسازی معلولین شده است. اما باید دید آیا زیر ساخت‌ها و امکانات شهری‌ برای معلولان در راستای تشویق و شکوفایی آنها قرار گرفتته است یا نه؟! این سوال را می‌توان طور دیگری نیز پرسید که اساسا شهر دوستدار معلول چه ویژگی‌هایی دارد و آیا شهرهای ایران هم این خصوصیات را دارند؟!

  • محیط مناسب سازی شده باشد

مناسب سازی محیط در چند دهه گذشته تحول یافته و دامنه شمول بیشتری پیدا کرده است. این مفهوم ابتدا مترادف با رفع موانع فیزیکی در محیط ساخته شده و محیط بدون مانع، به کار گرفته می شد. در دهه 1980 میلادی، این مفهوم با قابل دسترس شدن، گستره بیشتری یافت (گرجی ازندریانی و شیرزاد نظرلو، 1397، 141). مناسب سازی عبارت است از فراهم ساختن زمینه استفاده یکسان تک تک افراد جامعه از امکانات موجود جامعه با هر شرایط روحی و جسمی و مطابق با نیاز آن فرد اعم از رفاهی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و – منابع طبیعی (تقوایی و همکاران، 1389، 51). از نگاهی دیگر مناسب سازی به اصلاح معابر اطلاق می شود، به طوری که افراد معلول قادر باشند تا آزادانه و بدون خطر در محیط پیرامون خود اعم از اماکن عمومی، معابر، محیط شهری و ساختمان های عمومی عبور کنند و از تسهيلات محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با حفظ استقلال فردی بهره مند شوند (صفدرزاده،1391، 36).

  • قابلیت‌های دسترسی بالایی داشته باشد

قابلیت دسترسی یعنی این که هرکس بدون توجه به نوع معلولیت ( حسی- ارتباطی- ذهنی) بتواند از محصولات و خدمات شهری به راحتی استفاده کند. میزان دسترسی‌پذیری یعنی قابل استفاده بودن یک محصول، وسیله، خدمتیک محصول، وسیله، خدمت، محیط یا  تسهیلات، برای بیشترین تعداد افراد ممکن که معلولین نیز در بین آنها هستند و شامل آن دسته از خصوصیاتی است که محصول، خدمت یا محیط مذکور، باید داشته باشند تا بتوانند به طور ایمن و در شرایط برابر توسط تمام افراد و به ویژه آنهایی که دارای نوعی معلولیت هستند مورد استفاده قرار گیرد( قبادیان، 1396، 82).

  • توانبخش باشد

توانبخشی مفهومی پر دامنه و وسیع است که دامنه آن از کمک به رفع مشکل جسمی تا رفع مشکل روحی گسترده است.  توانبخشی به روندی اشاره دارد که هدف آن توانا ساختن فرد معلول برای دستیابی و حفظ حداکثر سطح عملکرد فیزیکی، حسی، ذهنی، روانشناختی و اجتماعی است که به توانبخشی هدفمند منتج می شود (سعیدی،1397، 2). تهیه وسایل نقلیه و وسایل کمکی پزشکی، با دگرگونی مناسب در آن برای معلول به گونه‌ای که موجبات تحرک معلول را فراهم سازد، یکی از جنبه های مهم توانبخشی است. توانبخشی مبتنی بر جامعه که از آن به عنوان انقلابی در توانبخشی معلولین یاد می کنند عبارت است از راهبرد توسعه اجتماعی برای بازتوانی، برابرسازی فرصت ها و یکپارچه‌سازی اجتماعی برای کلیه افراد معلول. این نوع توانبخشی، از طریق تلاش‌های مشترک افراد معلول، خانواده‌ها، جامعه و ارائه خدمات بهداشتی، آموزشی، حرفه‌ای و اجتماعی تحقق می‌یابد (صادقی فسایی و فاطمی نیا، 1393، 171).

  • کیفیت بالای محیط شهری به بالابردن کیفیت زندگی معلولان منجر شود

 

موضوع کیفیت از دو جنبه قابل بررسی است؛ کیفیت محیط شهری و کیفیت زندگی معلولین. هرچند با افزایش کیفیت محیط شهری می‌توان به بهبود کیفیت زندگی معلولین نیز دست یافت. مناسب سازی یک محیط شهری علاوه بر ارتقای کیفیت محیط شهری می‌تواند تأثیر مطلوبی بر ذهن شهروندان و به خصوص معلولان در سطح فضای شهری داشته باشد (حسن پور و احدی، 1396، 131).

تحقیقات حاکی از این است که کیفیت زندگی معلولین در مقایسه با جمعیت عادی پایین‌تر است( عبداللهی، 1395، 2). تغییر در حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی معلولین را تحت تأثیر قرار می‌دهد و معلولینی که حمایت اجتماعی بیشتری دریافت کنند، دارای شبکه اجتماعی بیشتری هستند (خسروی تپه، راهب، عرشی و اقلیما، 1394، 182).

  • فرصت‌های برابر داشته باشد

مناسب سازی فضاهای شهری، بستر کالبدی در جهت رسیدن به فرصت های برابر همه افراد و اقشار جامعه به منظور تحرک و جابه جایی در سطح شهر و دسترسی هر فرد به تمامی فضاهای شهری، از ضروریات رشد و توسعه جامعه است (تقوایی و مرادی، 1385، 9).

هدف از مناسب سازی محیط شهری، دستیابی معلولین در جهت رسیدن به استقلال نسبی و به عبارتی تساوی فرصتها، عدالت اجتماعی و پیوستن تمامی افراد معلول به جامعه و ایجاد اجتماعی بدون مانع است (گرجی ازندریانی و شهرزاد نظرلو، 1397، 151). برابری فرصتها را باید به صورت مفهومی در طراحی شهری، تسهیلات و زیرساخت‌ها، حمل ونقل و غیره به کار برد.

  • از طرد اجتماعی جلوگیری کند

یکی از دلایلی که می تواند به طرد اجتماعی منجر شود، تبعیض است. اعمال تبعیض در خصوص تفریح و فراغت معلولان به دو شکل قابل تصور است.

تبعیض مستقیم، که عبارت است از بی توجهی به اشخاص معلول و تحقیر آنها از طریق ارتکاب یک فعل ایجابی، مثلا تصویب قوانین و مقرراتی که مانع دسترسی اشخاص معلول به امکانات با فرصت‌های تفریحی و فراغتی نشود.

تبعیض غیر مستقیم، که می‌تواند به صورت یک ترک فعل تعریف شود.  مثلا به علت عدم مناسب سازی محیط، فرد از حضور در یک مرکز محروم شود (مقامی و امیر شاکرمی، 1397،311). فردی که از لحاظ اجتماعی طرد شده، در فعالیت‌های اساسی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، مشارکت نمی‌کند. به بیان دیگر رابطه بین طرد اجتماعی و فعالیت‌های اجتماعی  معلولین رابطه‌ای خاص است. زمانی که فرد احساس طرد داشته باشد، در فعالیت اجتماعی مشارکت نخواهد داشت و از سوی دیگر زمانی که احساس کند برای حضور او بستر مناسبی تدارک دیده شده و جامعه میزبان تبعیضی بین گروه‌ها قائل نشده، تمایل بیشتری به مشارکت اجتماعی خواهد داشت.

 

  • امکانات حمایتی داشته باشد

حمایت اجتماعی شبکه ای از ارتباطات است که رفاقت، همکاری و تقویت احساسی فراهم می‌کند و به میزان ادراک فرد از محبت و حمایت خانواده و دوستان و اطرافیان اطلاق می‌شود. حمایت اجتماعی موجب می‌شود که فرد احساس مراقبت، مورد علاقه بودن، عزت نفس و ارزشمند بودن کند که این امر بخشی از شبکه وسیع ارتباطی است(خسروی تپه و همکاران، 1394، 178). حمایت اجتماعی برای افراد رابطه‌ای اطمینان بخش ایجاد می‌کند و افراد در خلال آن احساس می‌کنند مورد پذیرش قرار گرفته‌اند. شهری که بتواند حمایت خود را از معلولین در تسهیلات خود نشان دهد، می تواند مقصد مناسبی برای حضور آنها قلمداد شود.

 

  • تسهیلات معافیت مالیاتی برای معلولین داشته باشد

مسائل مالی برای معلولین از اهمیت زیادی برخوردار است. در کشورهای توسعه یافته معافیت‌های مالیاتی بر درآمد اشخاص گستردگی و دقت نظر بیشتری دارند که یکی از این موارد، معافیت‌های مالیاتی مربوط به معلولین است. در اغلب کشورها، معلولین نه تنها از پرداخت مالیات معاف هستند، بلکه حتی مورد حمایت نیز قرار می‌گیرند (مهرگان و اسکندری عطا، 1395، 53). با توجه به این که درصد عمده‌ای از معلولین در وضعیت مناسب اقتصادی نیستند، ایجاد چنین معافیت‌هایی در شهرها می‌تواند باعث حضور بیشتر آنها در آن شهرها شود.

  • فرهنگ پذیش معلولین در آن وجود داشته باشد

تغییر نگرش مردم یک جامعه نسبت به معلول و جایگاه آنها در جامعه در افزایش و تقویت مشارکت اجتماعی آنها مؤثر است (خزایی و همکاران، 1397، 784). زمانی که افراد جامعه، نگرش مطلوبی نسبت به حضور معلولین داشته باشند، نظام های مناسبی در عرف به وجود می‌آید که مطلوبیت مقصد را مضاعف می‌کند.

  • شهروندان با معلولین در تعامل باشند

تعامل اجتماعی به معنی ایجاد رابطه بین دو نفر یا بیشتر است که منجر به واکنشی میان آنها شود و این نوع واکنش برای هر دو طرف شناخته شده است (اکبری اوغاز و حنایی، 1397، 86). یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های شهری، ایجاد فضایی برای تعامل افراد با یکدیگر است. این امر در خصوص معلولین از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و باعث کاهش گوشه‌گیری آنها خواهد شد.

 

 

طبق ماده دوم قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، تمامی وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و مؤسسات، شرکت‌های دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمان‌ها و اماکن عمومی و معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهره‌مندی از آنها، برای معلولان همچون افراد عادی فراهم شود.

اما با نگاهی اجمالی به دور و اطراف و ویژگی‌هایی که یک شهر دوستدار معلول باید داشته باشد، می‌توانیم به سادگی این تحلیل را داشته باشیم که ایران و به خصوص تهران،  اصلا شهری دوستدار معلول نیست و از این نظر عملکرد ضعیفی داشته است. هرچند که جدیدا اقداماتی در این راستا صورت گرفته است؛ مثلا مراکز تجاری بزرگ، فرودگاه‌ها یا ایستگاه‌های قطار، دارای مسیر جداگانه برای عبور معلولین هستند اما همان‌ها هم به نظر می‌رسد خیلی هایشان انگار درست و با دقت طراحی نشده اند چرا که شیب نامناسب بدتر به افراد کم توان ضربه می‌زند. در ایران امکانات حمل ونقل عمومی شهری برای معلولین وجود ندارد. اتوبوس‌های مخصوص نیز برای این افراد وجود ندارد. بارها دیده شده  است فرد معلول یا کم توان در فضای مجازی و به صورت انتقادی مطرح کرده است که درخواست برای تاکسی‌های اینترنتی می‌دهد اما تا صاحب اتوموبیل می‌فهمد با یک معلول سر و کار دارد، سفر را لغو میکند. امکاناتی برای  عبور و مرور شهروندان معلول در اماکن شلوغ و پررفت و آمد وجود ندارد.

درست است که قانون‌های حمایت از معلولان در ایران هم به وجود آمده است، اما به نظر می‌رسد که تا رسیدن به شهری با این خصوصیات با توجه به اقداماتی که تاکنون صورت گرفته است، راه درازی در پیش است.

 

 

 

منابع:

 سازمان ملل متحد. (۱۳۷۳). برنامه اقدام جهانی برای معلولین (مصوب سی و هفتمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد). ترجمه مهدی بابایی اهری. تهران: سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران.

گرجی ازندریانی، علی‌اکبر و شیرزاد نظرلو، زهرا (۱۳۹۷). جایگاه حقوق معلولین در حوزه حقوق شهری. مطالعات راهبردی سیاست گذاری عمومی

تقوایی، مسعود؛ مرادی، گلشن و صفر آبادی، اعظم. (۱۳۸۹). بررسی و ارزیابی وضعیت پارکهای شهر اصفهان براساس معیارها و ضوابط موجود برای دسترسی معلولان و جانبازان. جغرافیا و برنامه ریزی محیطی

صفدرزاده، زکیه، (۱۳۹۱). میزان انطباق معابر شهری با نیاز جامعه معلولین و جانبازان (مطالعه موردی شهر شیروان). جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشمان زاگرس

قبادیان، بهمن، (۱۳۹۶)، میزان سازگاری تأسیسات اقامت گاهی گردشگری ایران با نیازهای معلولین حرکتی (مورد مطالعه: هتل های ۲، ۳ و ۴ ستاره استان زنجان، مطالعات کاربردی در علوم مدیریت و توسعه

صادقی فسایی، سهیلا و فاطمی نیا، محمدعلی. (۱۳۹۳). معلولیت؛ نیمه پنهان جامعه: رویکرد اجتماعی به وضعیت معلولین در سطح جهان و ایران، رفاه اجتماعی

حسن پور، محمدزمان و احدی، محمدرضا، (۱۳۹۶). وضعیت فضای شهری برای حضور معلولان و جانبازان با رویکرد ایمن سازی محیطی (مطالعه‌ی محله برج قربان شهر همدان). راهور

عبدالهی، مهدیه (۱۳۹۵). بررسی کیفیت زندگی معلولین ضایعه نخاع | سال ۱۳۸۲ شهرستان بم. پژوهش توانبخشی در پرستاری

خسروی تپه، نسرین؛ راهب، غنچه؛ عرشی، ملیحه و اقلیما، مصطفی، (۱۳۹۴). بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی معلولین جسمی حرکتی مراکز آموزشی رعد. توانبخشی

مقامی، امیر و امیر شاکرمی، مریم سادات. (۱۳۹۷). حق تفریح معلولین در پرتو اسناد بین المللی مطالعات حقوقی

خزایی، مصطفی؛ امانی، مجتبی و داورپناه، مسعود. (۱۳۹۷). تحلیلی بر شهر دوستدار معلول، جغرافیا و روابط انسانی

کبری اوغاز، زهرا و حنایی، تکتم. (۱۳۹۷). تبیین عوامل افزایش امنیت به منظور ارتقای تعاملات اجتماعی معلولین جسمی حرکتی (مطالعه موردی: خیابان طبرسی شهر مشهد). معماری و شهرسازی پایدار

 

گردآوری و نگارش:  اعظم ایزدیار

نظر خودتان را ارسال کنید