در انتهای یک شب ظلمانی، وقتی که خستگی یک پدر به شوق دیدن دختر شش‌ماهه‌اش کم‌کم رنگ می‌باخت؛ داستان یک زندگی شیرین با بی‌احتیاطی رانندۀ موتور سوار به تراژدی غمباری مبدل شد!
لحظاتی بعد از تصادف با فرار راننده، «علی» در تلاش برای زنده‌ماندن به آسفالت داغ جاده چنگ می‌زد. حدود ۴۵ دقیقه بعد از این حادثه با انتقال او به بیمارستان توسط عابران و تشخیص مرگ مغزی، برای همیشه از این دنیا رخت بر بسته و در قطعه نام‌آوران آرام گرفت! به این ترتیب حسرت دیدار پدر نیز تا ابد در دل «پرنیا» باقی ماند.
با یتیم‌شدن این دختر بسیار نازنین، حامیان و نیکوکاران “بنیاد شریف” با حمایت‌های عاطفی بی‌دریغ خود با قدم نهادن در دنیای کودکانۀ «پرنیا» برای همراهی او در مسیر پر فراز و نشیب زندگی کمر همت بستند و …
روز پنج‌شنبۀ هفتۀ گذشته، ۱۴ اردیبهشت ۹۶، جلسۀ دیدار حامیان با پرنیا از ۱۰ صبح تا ۲ بعد از ظهر در دفتر مرکزی بنیاد شریف برگزار شد. این عزیزان هر‌یک با دنیایی از مهربانی و عطوفت علاوه‌بر هم‌صحبت‌شدن با این دختر کوچک هدایای بسیار زیبایی را به او تقدیم نمودند.
نیکوکاران با بیان برکات مادی و معنوی کمک به ایتام، از حس بسیار خوشایند و آرامش قلبی که حاصل نگاه خاص خداوند به زندگی آن‌هاست؛ صحبت کردند و همۀ این موهبت‌ها را بازتاب کمک به ایتام دانسته و گفتند: «چه خوب است این‌گونه بچه‌ها را بیش‌تر از دیگران دریابیم. شاید همین کمک‌های اندک اما به‌موقع ما باعث شود که این عزیزان افراد موفق و بسیار مفیدی در آینده شوند.»
مادربزرگ پرنیا که به همراه نوۀ شیرین‌زبانش در بخش حمایتی بنیاد حضور یافته بود؛ گفت: «در مراسم جشن نفس، پرنیا و پدربزرگ و مادربزرگش به قید قرعه برای زیارت خانۀ خدا عازم مکه شدند. سه سال پیش با مرگ مغزی دامادم خانوادۀ وی را راضی کردیم تا با اهدای ۵ عضو او به بیمارانی که در انتظار دریافت عضو بودند، زندگی ۵ نفر را نجات دهیم. گرچه دیدن این بیماران که از مرگ حتمی نجات یافته‌اند برایمان بسیار شیرین است اما نگاه رو به آسمان «پرنیا» که با بابای خود مدام حرف می‌زند و نگران اوست دلمان را به درد می‌آورد!»
مدیر بخش حمایتی پس از تدارک وسیلۀ ایاب و ذهاب و ناهار برای این دو میهمان ویژه، خاطر نشان کرد: «مادر این کودک حدود شش ماه است که با شرکت در کلاس‌های رایگان آموزش کامپیوتر و فراگیری مهارت‌های هفت‌گانه که از سوی بنیاد برای مددجویان تحت پوشش برگزار می‌شود؛ کم‌کم برای ورود به بازار کار و رسیدن به استقلال مالی آماده می‌شود. امیدواریم همۀ ما با حمایت‌های به‌موقع با نجات یک خانواده به وظیفۀ انسانی خود عمل کرده و با ایجاد صمیمیت و حس ارزشمندی، یک‌دیگر را در نجات از سختی‌ها و ناملایمات زندگی یاری کنیم.»